معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون

معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون

۱۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

۳۰
شهریور


درمحضریار
نفوذ
ایستادگی در برابر نفوذ

امام_خامنه_ای
 با ملّت ما مخالفند، #چون ملّت در مقابل آنها مثل کوهی #ایستاده است. با هرکسی در میان ملّت که در مقابل دشمن ایستادگی بیشتری داشته باشد، #بیشتر مخالفند. با عناصر #مؤمن بیشتر مخالفند، با سازمانها و نهادهای #انقلابی بیشتر مخالفند، با عناصر #حزب‌اللّهی بیشتر مخالفند؛ #چون میدانند اینها #سدهای محکم و مستحکم در مقابل #نفوذ دشمنان هستند. دشمن دنبال #سلطه‌گری است و همه‌ی تلاش دشمن برای این است که جلوی حرکت اسلامی نظام جمهوری اسلامی را که مایه‌ی #پیشرفت و ترقّی و اوج این ملّت است بگیرد.
 
✅بیانات در مراسم بیست و ششمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی رحمه‌الله (۱۳۹۴/۰۳/۱۴)


i

  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۳۰
شهریور

خاطرات دلنشین
استاد_قرائتی

قرارداد_با_امام_رضا_(ع)

یک سال براى #زیارت به مشهد مقدّس رفتم . در حرم با حضرت رضا علیه السلام #قرار گذاشتم که یک سال مجّانى براى جوانها واقشار مختلف کلاس ‍ برگزار کرده و در عوض امام رضا علیه السلام نیز از خدا بخواهد من در کارم #اخلاص داشته باشم .

#مشغول تدریس شدم ، سال داشت سپرى مى شد که روزى همراه با جمعیّت حاضر در کلاس از #کلاس بیرون مى آمدم ، #طلبه اى همین طور که جلو من راه مى رفت نگاهى به عقب کرد، مرا دید و به راه خود ادامه داد!

 #من پیش خود گفتم : یا نگاه نکن یا اینکه من استاد تو هستم ، تعارف کن که #بفرمایید جلو! (اللّه اکبر)

به یاد #قراردادم با امام رضا علیه السلام افتادم ، فهمیدم اخلاص ندارم ، خیلى ناراحت شدم . با خود گفتم : قرآن مى فرماید: ((لا نرید منکم جزاءً و لا شکوراً))

 آنان نه #مزد مى خواهند و نه انتظار تشکر. من کار #مجّانى انجام دادم ، ولى توقّع داشتم از من احترام کنند!

خدمت آیة اللّه #میرزا جواد آقا تهرانى داستانم را تا به آخر تعریف کرده و از ایشان #چاره جوئى کردم . یک وقت دیدم این پیرمرد بزرگوار شروع کرد به بلند، بلند #گریه کردن ، نگران شدم که باعث ÷اذیّت ایشان نیز شدم ،

لذا #عذرخواهى کرده و علّت را پرسیدم ایشان فرمود: برو در حرم خدمت امام رضا علیه السلام و از حضرت تشکّر کن که الا ن فهمیدى که #مشرک هستى واخلاص ندارى ، من مى ترسم در آخر عمر با #ریش سفید در سنّ نود سالگى مشرک بوده و خود متوجّه نباشم .




  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۳۰
شهریور


کتاب دیجیتال

داستانهای نهج البلاغه

ناله‌ی نیمه شب علی در محراب عبادت

یکی از پلیدترین نیرنگهای معاویه، پس از تسلط بر کوفه این بود که با انواع حیله‌ها، اصحاب علی (ع) را به سوی شام جلب می‌کرد، سپس در مجامع عمومی آنها را وامی‌داشت که سخن از علی (ع) بگویند، بلکه از زبان آنها عیبی نسبت به علی (ع) گفته شود و همین موجب تایید سیاست معاویه گردد.
یکی از افرادی که در تنگنای چنین مجمعی قرار گرفت، «ضرار بن ضمره» بود، وی از یاران خاص و با معرفت علی (ع) به شمار می‌آمد، پس از شهادت علی (ع)، معاویه او را (یا از روی تهدید و یا از روی تطمیع، درست معلوم نیست) به شام جلب کرد. در یکی از مجلس‌های عمومی به او رو کرد و گفت:
ای ضرار! از ویژگیهای علی (ع) چیزی بیان کن.
ضرار- مرا از این کار معاف دار.
معاویه- حتما باید، از اوصاف علی (ع) بگوئی!
ضرار- اکنون که اجبار در کار است ناگزیرم به پاره‌ای از صفات علی (ع) اشاره کنم
ضرار مطالبی گفت که خلاصه‌اش این است:
1- علی دینداران را احترام می‌کرد و معیار احترام او از اشخاص، بر اساس دین و ایمان بود.
2- مستضعفان و مستمندان را به خود نزدیک می‌کرد و به ثروت و زرق و برق سرمایه‌داران، اعتنا نداشت.
3- نیرومندان و صاحبان زور و قدرت، راه نفوذی بر آن حضرت نداشتند.
4- او امید ناتوانان را از عدالت و حقوق حقه خویش قطع نمی‌کرد و حق آنها را از غارتگران حقوق می‌گرفت، گرچه آن غارتگران، زورمند و قلدر باشند و … [294].
تا اینکه سخن «ضرار» به اینجا (که در نهج‌البلاغه آمده است) رسید:
گواهی می‌دهم که شبی از نیمه‌ی آن گذشته بود و پرده‌های تاریکی و ظلمت خود را بر جهان گسترده بود،
او در محراب ایستاده و محاسنش را گرفته و همچون انسان مارگزیده به خود می‌پیچید و می‌گریست و می‌گفت:
یا دنیا یا دنیا، الیک عنی ابی تعرضت، ام الی تشوقت؟ لا حان حینک، هیهات! غری غیری لا حاجه لی فیک …
: ای دنیا، ای دنیا! از من دور شو! آیا خود را به من عرضه می‌کنی؟ یا می‌خواهی مرا به شوق آوری؟! هرگز آن زمان که تو در من نفوذ کنی فرانرسد، هیهات دور شو، دیگری را فریب بده، من نیازی به تو ندارم، من تو را سه طلاقه کرده‌ام که برگشتی در آن نیست زندگی تو کوتاه و موقعیت تو اندک و آرزوی تو پست و ناچیز است.

آه من قله الزاد و طول الطریق و بعد السفر و عظیم المورد
: «آه از کمی زاد و توشه و طولانی بودن راه و دوری سفر (آخرت) و عظمت مقصد». [295].
در اینجا بود که معاویه (حیله‌گر) گریه کرد و گفت: خدا ابوالحسن (علی علیه‌السلام) را رحمت کند آری او این چنین بود ای ضرار، اینک بگو اندوه تو در فراق او چگونه است؟
ضرار گفت: حزن من ذبح ولدها فی حجرها: «اندوه من همانند اندوه آن مادری است که سر فرزندش را در آغوشش از بدن جدا سازند». [296].
ناگفته نماند: منظور از اینکه علی (ع) دنیا را سه طلاقه کرده بود، دنیائی است که هدف قرار گیرد و موجب انحراف شود، نه دنیای خوب که پلی برای معنویات باشد.

💎منبع:

[293] نهج‌البلاغه حکمت 45.
[294] شرح نهج خوئی ج 21 ص 112- شرح نهج حدیدی ابن ابی‌الحدید ج 18 ص 225
[294] شرح نهج خوئی ج 21 ص 112- شرح نهج حدیدی ابن ابی‌الحدید ج 18 ص 225.
[295] نهج‌البلاغه حکمت 77.
[294] شرح نهج خوئی ج 21 ص 112- شرح نهج حدیدی ابن ابی‌الحدید ج 18 ص 225.


  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۲۹
شهریور

 امام خامنه ای :
 لازمه حضور فعال و تأثیرگذار در فضای مجازی، «تمرکز در تصمیم‌گیری»، «جدیت در اجرا بدون از دست دادن زمان»، «هماهنگی میان دستگاهها» و «پرهیز از موازی‌کاری و تعارض» است.


  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۲۹
شهریور


درمحضریار
نفوذ
ید واحد در برابر نفوذ دشمن

#امام_خامنه_ای
 #همدلی و هم‌زبانی‌ای که ما امسال اوّل سال(دولت و ملت همدلی و همزبانی) بر آن #تکیه کردیم و مکرّر بعد از آن تکرار کردیم، بر همین مبنا استوار است. در #داخل کشور، خواهران و برادران از اقوام مختلف، از مذاهب گوناگون، در کنار هم #یدِ واحده تشکیل بدهند - #همچنان‌که بحمدالله تا امروز بوده است - نگذارند دشمن نفوذ کند در #قلمرو دنیای اسلام. در سطح وسیع و گسترده هم همین‌طور #برادران سنّی و شیعه در کنار هم بدانند که دشمنی [هست که‌] دارد اصل موجودیّت اسلام را تهدید میکند. این هم یکی از #خطوط اساسی.
 
✅بیانات در مراسم بیست و ششمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی رحمه‌الله (۱۳۹۴/۰۳/۱۴)

  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۲۹
شهریور

خاطرات دلنشین

استاد قرائتی

دعای پدر

خداوند به پدرم #فرزندى عطا نکرده بود و #سنّ او از چهل سال مى گذشت که همسر #دوّمى انتخاب کرد، بازهم بچه دار نشد.
 او به فرزندار شدن خود #امیدوار بود و ماءیوس نبود تا اینکه خداوند سفر حجى را قسمت او کرد. ایشان در طواف و نماز به #سایرین کمک مى کرد و از آنان مى خواست در کنار #کعبه براى فرزنددار شدنش دعا کنند.

 و #آنان در کنار کعبه دعا مى کردند. مرحوم پدرم مى گفت : من همانجا از خداوند خواستم #نسل من مبلّغ دین باشد.به هر حال از سفر حج که برگشت ، خداوند #دوازده فرزند به او داد؛ یک فرزند از همسر اوّل و یازده فرزند از مادرم که همسر دوّم او بود.

با #لطف الهى در سن #چهارده سالگى به حوزه علمیه رفتم ، ÷یک سال در کاشان ، #هفده سال در قم ، یک سال در نجف و یک سال نیز در حوزه مشهد بودم و پس ‍ از پیروزى انقلاب در #سال 57 مقیم تهران شدم .

#توفیقاتم را از خداوند مى دانم که پس از #اشک پدرم در کنار کعبه و دعاى مردم نصیب من فرموده است ،

همان گونه که #نشر سخنانم از صدا وسیما را مرهون #رهبرى امام خمینى قدّس سرّه و خون شهدا و تلاش و پیگیرى علامه بزرگوار #شهید مطهرى مى دانم و تمام نواقص و ضعف ها را از خود دانسته و از خداوند طلب مغفرت نموده و از مردم عزیز معذرت مى خواهم .

  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۲۸
شهریور



کتاب دیجیتال

داستانهای نهج البلاغه

ناله‌ی نیمه شب علی در محراب عبادت

یکی از پلیدترین نیرنگهای معاویه، پس از تسلط بر کوفه این بود که با انواع حیله‌ها، اصحاب علی (ع) را به سوی شام جلب می‌کرد، سپس در مجامع عمومی آنها را وامی‌داشت که سخن از علی (ع) بگویند، بلکه از زبان آنها عیبی نسبت به علی (ع) گفته شود و همین موجب تایید سیاست معاویه گردد.
یکی از افرادی که در تنگنای چنین مجمعی قرار گرفت، «ضرار بن ضمره» بود، وی از یاران خاص و با معرفت علی (ع) به شمار می‌آمد، پس از شهادت علی (ع)، معاویه او را (یا از روی تهدید و یا از روی تطمیع، درست معلوم نیست) به شام جلب کرد. در یکی از مجلس‌های عمومی به او رو کرد و گفت:
ای ضرار! از ویژگیهای علی (ع) چیزی بیان کن.
ضرار- مرا از این کار معاف دار.
معاویه- حتما باید، از اوصاف علی (ع) بگوئی!
ضرار- اکنون که اجبار در کار است ناگزیرم به پاره‌ای از صفات علی (ع) اشاره کنم

ضرار مطالبی گفت که خلاصه‌اش این است:
1- علی دینداران را احترام می‌کرد و معیار احترام او از اشخاص، بر اساس دین و ایمان بود.
2- مستضعفان و مستمندان را به خود نزدیک می‌کرد و به ثروت و زرق و برق سرمایه‌داران، اعتنا نداشت.
3- نیرومندان و صاحبان زور و قدرت، راه نفوذی بر آن حضرت نداشتند.
4- او امید ناتوانان را از عدالت و حقوق حقه خویش قطع نمی‌کرد و حق آنها را از غارتگران حقوق می‌گرفت، گرچه آن غارتگران، زورمند و قلدر باشند و … [294].
تا اینکه سخن «ضرار» به اینجا (که در نهج‌البلاغه آمده است) رسید:
گواهی می‌دهم که شبی از نیمه‌ی آن گذشته بود و پرده‌های تاریکی و ظلمت خود را بر جهان گسترده بود،
او در محراب ایستاده و محاسنش را گرفته و همچون انسان مارگزیده به خود می‌پیچید و می‌گریست و می‌گفت:
یا دنیا یا دنیا، الیک عنی ابی تعرضت، ام الی تشوقت؟ لا حان حینک، هیهات! غری غیری لا حاجه لی فیک …
: ای دنیا، ای دنیا! از من دور شو! آیا خود را به من عرضه می‌کنی؟ یا می‌خواهی مرا به شوق آوری؟! هرگز آن زمان که تو در من نفوذ کنی فرانرسد، هیهات دور شو، دیگری را فریب بده، من نیازی به تو ندارم، من تو را سه طلاقه کرده‌ام که برگشتی در آن نیست زندگی تو کوتاه و موقعیت تو اندک و آرزوی تو پست و ناچیز است.

منبع
[294] شرح نهج خوئی ج 21 ص 112- شرح نهج حدیدی ابن ابی‌الحدید ج 18 ص 225.
[294] شرح نهج خوئی ج 21 ص 112- شرح نهج حدیدی ابن ابی‌الحدید ج 18 ص 225.
[295] نهج‌البلاغه حکمت 77.


  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۲۸
شهریور


عماریون ولی امر

استادپناهیان
تمرین مهربانی با دیگران

مهربانی به دیگران یعنی زیادی خودخواه نباشی و خودخواهی یعنی زیاد به دیگران مهربان نباشی. وقتی زیادی هوای خودت را داشته باشی، زمین خوردن دیگران برایت اهمیت ندارد و وقتی دست دیگران را نگیری، کم کم پشت پا هم به دیگران خواهی زد. آدم نمی‌تواند بدون وجود دیگران، آدم خوبی باشد.


  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۲۸
شهریور

خاطرات دلنشین

استادقرآئتی

با #لطف و اراده خداوند متعال ، در سال 1357 #انقلاب اسلامى مردم ایران به رهبرى امام خمینى قدّس سرّه پیروز شد.

 در همان روزها #آیة اللّه شهید مطهرى با تلاش و پیگیرى ، مرا به #رادیو تلویزیون فرستادند و بحمداللّه تا این تاریخ ، حدود #بیست و دو سال است که بدون وقفه و در هر هفته با مردم عزیز گفتگو داشته ام و حدود دو هزار برنامه از من #ضبط شده است .

در این دوران ، قدیمى ترین دوستى که مرا یارى کرد، دانشمند عزیز جناب حجة الاسلام والمسلمین #حاج سید جواد بهشتى بود که در اکثر برنامه ها مشاور وهمکارم بود.

ایشان در #تابستان 77 چند صد نوار مرا در اختیار آقاى حسین رعیت پور وآقازاده خودشان آقاى مصطفى بهشتى و
دو نفر از صبیّه هاى بنده (زهرا و زینب قرائتى ) قرار داد تا #خاطرات ، طنزها و #تمثیلاتى را که در #لابلاى برنامه ها، از خودم یا دیگران بوده ، #استخراج نمایند.

این #عزیزان کار خود را انجام دادند و جناب آقاى بهشتى نوشته ها را بازنویسى و پس از تلفیق با برخى خاطراتى که حجة الاسلام والمسلمین #محمّد موحدى نژاد جمع آورى نموده بودند، جهت چاپ در اختیار ((مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن )) قرار دادند.
 
این خاطرات ، کوتاه ، شیرین و آموزنده است ، ولى امیدوارم جرقه هایى که در این #خاطرات است ، کلید یک جریان فکرى و تربیتى قرار گیرد.
والسلام
محسن قرائتى



  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۲۷
شهریور

خاطرات دلنشین
استادقرائتی

توسل به امام رضا(ع)

سال هاى قبل از #انقلاب که تازه براى جوانان کلاس شروع کرده و در کاشان جلسه داشتم ، به قصد زیارت امام رضا علیه السلام به مشهد رفتم .
 #در حرم به امام عرض کردم : چه خوب بود من این چند روزى که اینجا هستم جلسه و کلاسى مى داشتم و لذا گفتم :

 من یک #زیارت جامعه و امین اللّه مى خوانم اگر موفّق شدم که چه بهتر والاّ برمى گردم کاشان و جلساتم را در آنجا ادامه مى دهم .
در همین حال یکى از #روحانیون آشنا پیش من آمد و گفت : آقاى قرائتى ! دبیران تعلیمات دینى جلسه اى تشکیل داده اند بیا ما نیز شرکت کنیم .

 با هم رفتیم ، دیدم #جلسه اى است با عظمت که افرادى مثل #آیة اللّه خامنه اى ، #شهیدان مطهرى و باهنر و بهشتى نیز تشریف داشتند.
من #اصرار کردم تا اجازه دهند پنج دقیقه اى صحبت کنم ، اجازه دادند و آقاى دکتر صادقى وقتش را به من واگذار کرد. من نیز #مطالب انتخابى همراه با مثال را بیان کردم .
 خیلى #پسندیدند (مخفى نماند در موقع سخنرانى من ، آنقدر شهید مطهرى خندید که نزدیک بود صندلى اش بیافتد!)

 مرحوم #شهید بهشتى فرمود: من خیلى وقت بود که فکر مى کردم آیا مى شود دین را همراه با مَثل و خنده به مردم #منتقل کرد که امروز دیدم .

در پایان جلسه #رهبر معظم انقلاب که در آن زمان امامت یکى از مساجد مهم مشهد را به عهده داشتند، مرا به منزل دعوت کردند.
 و پس از #پذیرائى ، اطاقى به من دادند و بعد مرا به مسجد خودشان بردند که البتّه مسجد ایشان زنده ، #پر طراوت و خیلى هم جوان داشت ، فرمود: آقاى قرائتى ! شما هر چند وقت که مشهد هستید در اینجا بمانید و براى مردم و جوانان #کلاس داشته باشید.

#کلاسهاى آن زمان ما در مشهد سبب آشنایى ما با شهید مطهرى نیز شد که بعد از انقلاب ایشان نزد امام خمینى قدّس سرّه از کلاسهاى ما #تعریف کرده و پیشنهاد کردند من به تلویزیون بروم .

 #حضرت امام به وسیله ایشان مرا به صدا و سیما معرّفى و من کارم را از #اوّل انقلاب در آنجا شروع کردم .

  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون