معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون

معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون

۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدا» ثبت شده است

۰۱
دی

 خاطرات جبهه:

در منطقۀ تفحص، بدنهای شهدا پیدا نمی شد. یکی گفت: بیایید به قمربنی هاشم متوسل بشویم. نشستند و به دست های علمدار سیدالشهداء متوسل شدند. درست است که دست های قمربنی هاشم قطع شد، اما بابالحوائج است. خود سیدالشهدا هم وقتی کارش در کربلا گره میخورد به عباس رو می انداخت.
نشستند و متوسل شدند؛ بعداز آن بلند شدند و خاک ها رو به هم زدند. یک جنازه زیر خاک دیدند، او را بیرون آوردند. الله اکبر! دیدند اسم این شهید عباس است. شهید عباس امیری گفتند: شاید پیدا شدن شهیدی به نام عباس اتفاقی است. گشتند و یک جنازۀ دیگر پیدا شد که دست راستش درعملیاتی دیگر قطع شده و مصنوعی بود. او را بیرون آوردند دیدند اسمش ابوالفضل است. فهمیدند اینجا خیمه گاه بنی هاشم
است. گفتند: اسم این مکان را بگذاریم مقر ابوالفضل العباس.


محمد نوادر  هشتم مرداد  ١٣٩١


  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۲۲
آبان


کلام_ولی_امر

بیانات #مقام_معظم_رهبری

شرح حال شهدا

از شرح حال سرداران غفلت نکنید؛ آگاهی از شرح حال این شهدای راه حق. در درجه اول سردارانند، اما مخصوص سرداران نیست. من یک کتابی را می‌خواندم که شرح حال یک دسته، یک جزئی از یک گروهان بسیجی سپاه در یکی از حملات دفاع مقدس بود. حضور افراد یک دسته در صحنه نبرد، فعالیت‌های بسیار مؤثرشان، شوقشان، ایمانشان، ضربه‌ای که به دشمن وارد کردند و بالاخره آن نورانیتی که در عرصه‌های نبرد کسب کردند، در بیاناتشان؛ و آنهائی که شهید شدند، در وصیتنامه‌شان این نورانیت منعکس است. من بهره‌مند می‌شوم. من هر وقت یک چنین چیزهائی را می‌خوانم، بهره‌مند می‌شوم، استفاده می‌کنم. باب این استفاده را به روی خودتان باز کنید. امیدهای آینده کشور شما جوانان هستید و در میان جوانان کشور، پر انگیزه‌ترین¬ها و با ایمان‌ترین‌ها بیشترین امیدها را برای این کشور و برای این ملت به وجود می‌آورند.

⭕️بیانات در دیدار با بسیجیان استان فارس 14/2/1387



  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۱۸
مهر


خاطرات شهیدحسین همدانی

هیئت‌های حسینی

در زمان جنگ، وقتی من را به مناطق مختلف برای تبلیغ و نماز جماعت می‌فرستاد، تأکید می‌کرد که مشکلات و کمبودها را جویا بشوم و به ایشان گزارش بدهم تا مرتفع شود. تأکید داشت که از روضه‌خواندن در سنگرها غافل نشویم. شهید همدانی می‌گفت: حسین فهمیده را هیئت‌های حسینی درست کرده... و من هم امروز می‌گویم: حسین همدانی را هیئت‌های حسینی درست کرده بود.




  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۱۷
مهر


#خاطرات

خدمت علی گونه به خانواده شهدا
 
مقام #معظم رهبری در دیدار از خانواده های شهدا، وارد منزل همسر شهیدی شدند که مریض بود و وضع خانه نابسامان بود.  
#حضرت آیت الله خامنه ای ضمن دستور به همراهان برای انتقال همسر مکرمه شهید به بیمارستان، خودشان در حیاط را می بندند و به نظافت #مشغول می شوند.  

حجة الاسلام غفاری

نشریه عبرتهای عاشورا

  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۱۳
مهر


خاطرات_شهید_همدانی

اهمیت به روحانیت
          
شهید همدانی فقط از خدا می‌ترسید و به همین خاطر، خداوند نورانیت خاصی به چهره‌شان داده بود. اسفندماه سال گذشته بود که ایشان را دعوت کردم تا برای روحانیان صحبت کنند، چون ایشان در زمان جنگ به حضور روحانیت در کنار رزمندگان اهمیت زیادی می‌دادند. صحبت‌های بسیار مفیدی درباره محور مقاومت در سوریه داشتند که بسیار مورد استفاده قرار گرفت.        


  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۱۳
مهر

خاطرات_شهید_همدانی

اهمیت به روحانیت
          
شهید همدانی فقط از خدا می‌ترسید و به همین خاطر، خداوند نورانیت خاصی به چهره‌شان داده بود. اسفندماه سال گذشته بود که ایشان را دعوت کردم تا برای روحانیان صحبت کنند، چون ایشان در زمان جنگ به حضور روحانیت در کنار رزمندگان اهمیت زیادی می‌دادند. صحبت‌های بسیار مفیدی درباره محور مقاومت در سوریه داشتند که بسیار مورد استفاده قرار گرفت.        



  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۰۵
مهر

                
کتاب دیجیتال

داستانهای نهج البلاغه

پاسخ به هفت سوال

محضر، محضر علم و عرفان بود. عاشقان معرفت همچون پروانه گرد شمع پرفروغ پیشوای عارفان و وارستگان حضرت علی (ع) بودند، شخصی از آن حضرت پرسید:
1- صف لنا العاقل: «انسان عاقل را برای ما توصیف کن».
امام در پاسخ فرمود: «عاقل کسی است که هر چیز را در جای خود قرار می‌دهد».
2- او پرسید: «انسان جاهل و نادان را برای ما وصف کن»
امام فرمود: «جاهل به عکس عاقل است و او کسی است که اشیاء را در جای خود قرار نمی‌دهد».
3- شخص دیگری پرسید: «خداوند در روز قیامت چگونه حساب آن همه انسانها را با آن کثرت و زیادی تعداد آنها می‌رسد؟»
امام فرمود: همانگونه که به همه‌ی آنها روزی می‌دهد.
4- او پرسید: چگونه خدا حساب آنها را رسیدگی می‌کند، با اینکه آنها خدا را نمی‌بینند؟!
فرمود: همانگونه که آنها را روزی می‌دهد، در حالی که آنها او را نمی‌بینند. [322].
5- شخص دیگری پرسید: «ای امیرمومنان! تو به چه وسیله در میدانهای نبرد بر هماوردهای خود پیروز می‌شدی؟!»
امام در پاسخ فرمود: ما لقیت رجلا الا اعاننی علی نفسه: «من با هیچ کس رخ به رخ نشدم، جز آنکه او مرا بر ضد خودش یاری کرد».
شریف رضی می‌گوید: «منظور امام، هیبت و شکوه آن حضرت است که در دل دشمن، رعب و وحشت ایجاد می‌کرد و در نتیجه خود دشمن، آن حضرت را بر ضد خویش کمک می‌نمود»
6- شخص دیگری پرسید: «عدالت بهتر است یا سخاوت؟»
امام در پاسخ فرمود: «عدالت، هر چیز را در جای خود قرار می‌دهد ولی سخاوت، آن را از مرز عدالت فراتر می‌برد، عدالت قانون عمومی است، ولی سخاوت جنبه‌ی خصوصی دارد، بنابراین عدالت بهتر از سخاوت و شریفتر از آن است»
7- و شخص دیگری پرسید: «فاصله‌ی بین مشرق و مغرب چقدر است؟»
امام در پاسخ فرمود: «به اندازه‌ی مسیر یک روز خورشید». [323].

💎منبع:

[323] نهج‌البلاغه حکمت 138 و حکمت 437 و حکمت 294

[322] نهج‌البلاغه حکمت 300 -235.

  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۰۳
مهر


 حکایتهای_امام_حسین(ع)

 داستان مردی که زیارت امام حسین(ع) نمی رفت

 #شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلّی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد و در این مدت داخل #حرم مطهر نشده بود و هر وقت زیارت حضرت امام حسین علیه السلام را اراده می‌کرد، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت #سلام می کرد و او را زیارت می‌نمود؛ تا این که سرگذشت او را به «سید مرتضی»که از بزرگان آن عصر و مرسوم به « #نقیب_الاشراف» بود رساندند.
سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را #سرزنش نمود و گفت: «از آداب زیارت در مذهب اهل‌بیت علیه السلام این است که داخل حرم شوی و عقبه و #ضریح را ببوسی. این روشی را که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور می‌باشند و دستشان به حرم مطهر نمی‌رسد.»
آن مرد چون این سخن را شنید #گفت: «ای نقیب الاشرف» از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن #معذور دار.
هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید بسیار ناراحت شد و گفت: «من که برای مال دنیا این سخن را نگفتم؛ بلکه این روش را بدعت و زشت می‌دانم و نهی از منکر واجب است.»
وقتی آن مرد این سخن را شنید، آه #سردی از جگر پر دردش کشید. سپس از جا برخاست و #غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پا برهنه و با وقار از خانه خارج شد و با #خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا این که به در #صحن مطهر رسید .
نخست سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید. سپس برخاست و لرزان، مانند جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، بر خود #می‌لرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش خارج گشته باشد، #حرکت می‌کرد تا این که وارد کفش کن شد. دوباره سجده شکر به جا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در حال #احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سختی تمام خود را به در رواق رسانید.
چون #چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک بر آورد و مانند زن بچه مرده، ناله جانسوزی کشید. سپس به آوازی #دلگداز گفت: «اَهَذا مَصرَعِِ سیدُالشهداء؟ اَهَذا مَقتَلُ سیدُالشهداء؟ ؛ آیا اینجا جای افتادن امام حسین علیه السلام است؟ آیا اینجا جای کشته شدن #حضرت سیدالشهداء است؟»
پس #فریاد کشید و نقش زمین شد و جان به جان آفرین #تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست.»

📚منبع:
داستان‌های علوی، ج4، ص210/ دارالسلام عراقی، ص301.


  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۰۳
مهر

خاطرات دلنشین

استاد قرائتی

کتک مبارک

مرحوم #پدرم اصرار زیادى داشت که من #محصل حوزه علیمه و روحانى شوم و من مخالف بودم و به #دبیرستان رفتم .
 
روزى #گزارش چند نفر از همکلاسى هایم را به مدیر دادم که اینها در مسیر راه #اذیت مى کنند، مدیر هم آنها را تنبیه کرد.

 آنها هم در #تلافى با هم همفکر شدند و کتک مفصّلى را در مسیر برگشت به من زدند که سر و #صورتم سیاه شد و بى حال روى زمین افتادم و به #سختى خود را به منزل رساندم .

#پدرم گفت : محسن چى شده ؟ گفتم : هیچى ، #مى خواهم بروم حوزه علیمه وطلبه شوم .
راستى چه خوب شد آن #کتک را خوردم !

  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون
۰۳
مهر



کتاب دیجیتال

داستانهای نهج البلاغه

ویژگیهای برادر و دوست علی

روزی امام علی (ع) درباره‌ی برادر و دوست خود (به عنوان مثال) سخن می‌گفت و می‌خواست به یاران بگوید که برادر و دوست من کسی است
آن ویژگیها چیست آیا آن ویژگیها در آنها وجود دارد تا برادر و دوست علی (ع) بشمار آیند یا نه؟!
به هر حال، در این زمان نیز علاقمندان به علی (ع) باید با دقت در این تابلو بیاندیشند که آیا برادر و دوست علی (ع) هستند یا نه؟، آن حضرت «سیزده ویژگی» برای برادر و دوست حقیقی خود به این ترتیب برشمرد:
من در گذشته، برادری داشتم. برادر دینی که دارای این ویژگیها بود:
1- دنیا در نظرش حقیر و کوچک بود.
2- به خوردن و آشامیدن دل نبسته بود و اسیر شکم خویش نبود.
3- خاموش بود و پرچانگی نمی‌کرد.
4- اگر سخن می‌گفت، سخن او حق و مفید بود و عطش پرسش کنندگان را فرومی‌نشاند.
5- در ظاهر انسانی ضعیف و مستضعف (فروتن) بود.
6- هنگام پیکار و جهاد، یکه‌تاز میدان بود و چون شیر می‌خروشید و چون مار بیابانی حرکت می‌کرد.
7- قبل از حضور در دادگاه، اقامه‌ی دلیل نمی‌کرد.
8- هیچ کس را در مورد کارش (در صورت امکان پذیرفتن عذر) قبل از شنیدن عذرش، ملامت نمی‌کرد.
9- از هیچ دردی جز هنگام بهبودی، گله نمی‌کرد.
10- آنچه می‌گفت، به آن عمل می‌کرد و چیزی را که عمل نمی‌کرد، نمی‌گفت.
11- وقتی با شخص دیگری سخن می‌گفت همین که از او سخن حق می‌شنوید، سکوت می‌کرد (و تسلیم حق می‌شد)
12- بر شنیدن، حریصتر بود تا گفتن و نظر دیگران را در توجه به گفتار واعظان جلب می‌نمود.
13- هرگاه دو کار برایش پیش می‌آمد، می‌اندیشید که کدام به هوسهای نفسانی نزدیکتر است آن را که از هوی و هوس دورتر و به عقل و هدایت نزدیکتر بود، انتخاب می‌نمود [334] سپس فرمود:
فعلیکم بهذه الخلائق فالزموها و تنافسوا فیها، فان لم تستطیعوها فاعلموا ان اخذ القلیل خیر من ترک الکثیر: بر شما باد به داشتن این گونه اخلاق نیک و در داشتن این ویژگیها از همدیگر سبقت بگیرید و اگر قدرت اجرای همه‌ی آنها را ندارید، بدانید که انجام اندکی از آنها بهتر از ترک بسیار است [335] به قول مولوی:
آب دریا را اگر نتوان کشید
پس به قدر تشنگی باید چشید

💎منبع:
[334] بعضی می‌گویند: منظور امام از این برادر، پیامبر (ص) یا ابوذر یا مقداد بوده است ولی علامه خوئی در شرح خود بر نهج‌البلاغه این قول را به «عنوان مثال» پسندیده است. (شرح خوئی
[334] بعضی می‌گویند: منظور امام از این برادر، پیامبر (ص) یا ابوذر یا مقداد بوده است ولی علامه خوئی در شرح خود بر نهج‌البلاغه این قول را به «عنوان مثال» پسندیده است.(شرح خوئی)


  • معاونت فرهنگی جبهه سایبری حیدریون