کتک مبارک
دوشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۴۲ ق.ظ
خاطرات دلنشین
استاد قرائتی
کتک مبارک
مرحوم #پدرم اصرار زیادى داشت که من #محصل حوزه علیمه و روحانى شوم و من مخالف بودم و به #دبیرستان رفتم .
روزى #گزارش چند نفر از همکلاسى هایم را به مدیر دادم که اینها در مسیر راه #اذیت مى کنند، مدیر هم آنها را تنبیه کرد.
آنها هم در #تلافى با هم همفکر شدند و کتک مفصّلى را در مسیر برگشت به من زدند که سر و #صورتم سیاه شد و بى حال روى زمین افتادم و به #سختى خود را به منزل رساندم .
#پدرم گفت : محسن چى شده ؟ گفتم : هیچى ، #مى خواهم بروم حوزه علیمه وطلبه شوم .
راستى چه خوب شد آن #کتک را خوردم !