کتاب دیجیتال
داستانهای نهج البلاغه
خنده هنگام تشییع جنازه
مسلمانی از دنیا رفته بود، مسلمانان اجتماع کردند و در تشییع جنازهی او شرکت نمودند. امام علی (ع) نیز در آن تشییع شرکت نمود. هنگام تشییع ناگهان علی (ع) شنید که یکی از تشییع
کنندگان میخندد، امام (ناراحت شد) رو به او کرد و فرمود:
کان الموت فیها علی غیر ناکتب و کان الحق فیها علی غیرنا وجب … : «گوئی در دنیا، مرگ برای غیر ما مقرر شده؟ و حق در جهان برای غیر ما واجب گشته است و گوئی این مردگانی که ما میبینیم به سفری میروند و زود بازمیگردند. آنها را در گودال قبر میگذاریم و اموال به ارث ماندهی آنها را میخوریم. و چنان میپنداریم که بعد از آنها ما همیشه در این دنیا خواهیم ماند، (خنده و سرور تو اینها را نشان میدهد) گوئی ما هم پند و پنددهنده را فراموش کردهایم، با اینکه ما هدف هر حادثه و بلا هستیم». [308].
به این ترتیب امام (ع) مردم را از خنده کردن پشت سر جنازه نهی کرد و به ما آموخت که در این حال به فکر سفر آخرت باشیم و با شکستن غرورهای خود، برای این سفر، زاد و توشه تهیه نمائیم.
منبع:
[308] نهجالبلاغه حکمت 122.